ندای آغاز

ساخت وبلاگ

زیباییِ بعضی از پل ها،

وقتی است که سوزانده شوند،

وقتی نتوانی به عقب برگردی،

وقتی نتوانی تغییر کنی،

وقتی تصمیمت را بگیری،

وقتی آن نسخه ای از خودت را

پشت سر بگذاری

که دیگر شباهتی به خودِ اکنونت ندارد؛

اینجاست که آرامش از راه می رسد.

پایان هر چیزی

شروع چیزی دیگر است...

ندای آغاز...
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 3 تاريخ : دوشنبه 3 ارديبهشت 1403 ساعت: 14:08

زمین، مالامال از گلابی های زرد و رزهای وحشیرو به سوی دریاچه سرازیر گشته است. شما ای قوهای وحشیِ زیبا!سرمست از بوسه ها،سرهای خویش را در آبی مقدّسکه مستی از تن‌ می زداید فرو می بریدآن هنگام که زمستان از راه می رسددر کدامین گوشه گل های وحشیپرتوهای آفتاب، و سایه های زمین را،دیگر باره باز خواهم یافت؟بی صدا و سرد،دیوارها در برابرم ایستاده اند،و آوای بادنماها در باد می پیچد." فریدریش هولدرلین" ندای آغاز...ادامه مطلب
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 34 تاريخ : دوشنبه 21 اسفند 1402 ساعت: 19:17

در یک ظهر زمستانی دی ماه بدون برنامه ریزی قبلی، از باغ کتاب ملک سر درآوردم. در آن حوالی محله ولنجک کاری داشتم و دیدم فرصتی دارم که به این کتابفروشی- کتابخانه سری بزنم. این باغ کتاب قبلا کتابفروشی بوده و بنا به دلایل خوب و قابل پسندی صاحب کتابفروشی، آقای محمد رحیم شربت ملکی تصمیم می‌گیرد که کتابفروشی را تبدیل به یک باغ کتاب وقف کند و همچنین بخاطر نیت و خیرات به روح پاک پدر و مادرشان که در قید حیات نیستند بکند. آقای ملکی دانش آموخته کتابداری و اطلاع رسانی هستند. در شبکه های اجتماعی «باغ کتاب ملک» صفحه‌ای دارد که از این باغ کتاب عکسهایی به اشتراک گذاشته شده است. باغ کتاب ملک در محدوده منطقه ولنجک در مرکز خرید ولنجک، در طبقۀ دوم آن واقع شده است. در جلوی در ورودی این باغ کتاب قفسه مخصوص کتابهای کودک و نوجوان و کتابهای خارجی است و در بالای قفسه کتابها بر روی مقوایی نوشته شده است: امانت کاملا رایگان بیش از 122 هزار عنوان کتاب، در باغ کتاب ملک ولنجکبدون دریافت هیج هزینه ای، کارت شناسایی نیاز نیست. زمان بازگشت محدودیت ندارد. می توانید تا 6 جلد کتاب به طور کاملا رایگان به امانت ببرید. در صورت تمایل کتاب های اهدایی خود را به باغ کتاب ملک تحویل دهید.آدرس: ولنجک- بلوار دانشجو- مرکز خرید ولنجک- طبقه دومساعت کاری: هر هفت روز هفته، از ساعت 10:30 صبح تا 20:30 شب به صورت یکسرهآدرس اینستاگرام باغ کتاب ملک ولنجک«برای گرامیداشت یاد مادر و پدرم»در بدو ورود به باغ کتاب به قفسه های بلند آهنی برخورد کردم. در هر ردیف از قفسه‌ها مملو از کتاب هست که بسیار فشرده در کنار هم قرار گرفته اند. همین طور که به قفسه ها نگاه می‌کنم و از راهروهای باریک که با قفسه های آهنی از هم مجزا شده اند مستقیم می‌روم و به میز ندای آغاز...ادامه مطلب
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 13 تاريخ : دوشنبه 25 دی 1402 ساعت: 18:15

باغ کتاب ملک (کتابفروشی- کتابخانه) در یک ظهر زمستانی دی ماه بدون برنامه ریزی قبلی، از باغ کتاب ملک سر درآوردم. در آن حوالی محله ولنجک کاری داشتم و دیدم فرصتی دارم که به این کتابفروشی- کتابخانه سری بزنم. این باغ کتاب قبلا کتابفروشی بوده و بنا به دلایل خوب و قابل پسندی صاحب کتابفروشی، آقای محمد رحیم شربت ملکی تصمیم می‌گیرد که کتابفروشی را تبدیل به یک باغ کتاب وقف کند و همچنین بخاطر نیت و خیرات به روح پاک پدر و مادرشان که در قید حیات نیستند بکند. آقای ملکی دانش آموخته کتابداری و اطلاع رسانی هستند. در شبکه های اجتماعی «باغ کتاب ملک» صفحه‌ای دارد که از این باغ کتاب عکسهایی به اشتراک گذاشته شده است. باغ کتاب ملک در محدوده منطقه ولنجک در مرکز خرید ولنجک، در طبقۀ دوم آن واقع شده است. در جلوی در ورودی این باغ کتاب قفسه مخصوص کتابهای کودک و نوجوان و کتابهای خارجی است و در بالای قفسه کتابها بر روی مقوایی نوشته شده است: امانت کاملا رایگان بیش از 122 هزار عنوان کتاب، در باغ کتاب ملک ولنجکبدون دریافت هیج هزینه ای، کارت شناسایی نیاز نیست. زمان بازگشت محدودیت ندارد. می توانید تا 6 جلد کتاب به طور کاملا رایگان به امانت ببرید. در صورت تمایل کتاب های اهدایی خود را به باغ کتاب ملک تحویل دهید.آدرس: ولنجک- بلوار دانشجو- مرکز خرید ولنجک- طبقه دومساعت کاری: هر هفت روز هفته، از ساعت 10:30 صبح تا 20:30 شب به صورت یکسرهآدرس اینستاگرام باغ کتاب ملک ولنجک«برای گرامیداشت یاد مادر و پدرم»در بدو ورود به باغ کتاب به قفسه های بلند آهنی برخورد کردم. در هر ردیف از قفسه‌ها مملو از کتاب هست که بسیار فشرده در کنار هم قرار گرفته اند. همین طور که به قفسه ها نگاه می‌کنم و از راهروهای باریک که با قفسه های آهنی از هم ندای آغاز...ادامه مطلب
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 9 تاريخ : سه شنبه 19 دی 1402 ساعت: 18:36

در اینجا به معرفی و مرور کتابهای جدید که در سالهای ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ منتشر شده اند می پردازم."من ات به دنبال" نویسنده بهمن فُرسی است و نشر بیدگل آن را منتشر کرده است. کتاب مجموعه ای از یادداشت های پراکنده و تعدادی ترجمه و خاطرات وی است. فُرسی در کتاب از تئاتر و ادبیات و سینما می گوید. یادداشت ها و ترجمه هایی از آرتور کوستلر، ساموئل بکت و بسیاری دیگر می آورد. او از دوران همکاری اش با انتشارات فرانکلین می نویسد. در خاطراتش با طنزی توامان تند و شیرین از هنرمندان سینماگر همچون: عزت الله انتظامی، علی نصریان، غلامحسین ساعدی، ابراهیم گلستان، جلال آل احمد، ایرج گرگین، ژاله اصفهانی، اسماعیل فصیح و شخصیت های دیگری یاد می کند. در کتاب پنجاه یادداشت و خاطره و ترجمه از نویسندگان و هنرمندان معروف به صورت آثار و داستانهایی از این بزرگان است. کتاب "دلایلی برای زنده ماندن".نویسنده مت هیگ. مترجم گیتا گرکانی که انتشارات علمی و فرهنگی منتشر کرده است. این کتاب حاصل مبارزه ی نویسنده با افسردگی و اضطراب بسیار شدیدی است که نزدیک بود او را از پای درآورد. اثری کوتاه و صریح در باره ی برخورد درست با بحران های روحی و شیوه ی لذت بردن از زندگی که در قالب داستان های کوتاه در متن آورده شده است. کتاب راهنمایی است برای این که چطور از زندگی در این جهان لذت ببریم و بتوانیم با مشکلات زندگی مبارزه کنیم. کتاب "لهجه ها اهلی نمی شوند: تجربه ی زندگی میان زبان‌های عربی و انگلیسی" نویسنده پائولین قلدس، خالد مطاوع. ترجمه ی بتول فیروزان کتاب توسط نشر اطراف منتشر شده است. کتاب "لهجه ها اهلی نمی‌شوند" دومین کتاب از مجموعه "زندگی میان زبان‌ها" ، مجموعه‌ای از ناداستان‌های ده نویسنده ی شاخص عرب- آمریکایی اختصاص یافته که هر کدام صدای ندای آغاز...ادامه مطلب
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 39 تاريخ : پنجشنبه 7 دی 1402 ساعت: 15:09

در دوران زندگیم تمایلی به دوست داشتن و نگهداری از حیوانات را نداشتم. البته به غیر از فنچ، قو، آهو و اسب که بسیار زیبا هستند دوست دارم و خوشم می آید و مدتی هم دوتا فنچ زیبا داشتیم که بعد از مدتی مردند. در دوران کرونا بود که ورق تازه ای در زندگی‌ام باز شد. یک گربه‌ی زیبا و ملوس و ماشالله بزرگ پشت پنجره اتاق بچه ها با میو میو کردن هایش دل همه مان را برد و به لرزه در‌آورد. اول بهش غذا گوشت و مرغ می‌دادیم. اما نمی‌خورد و ما تعجب می کردیم . درسا از اینترنت و دوستش که گربه داشتند اطلاعاتی درباره‌ی نوع غذای گربه بدست آورد. ما برایش غذای مخصوص گربه خریدیم و کم کم بهش دادیم و می‌خورد. از آن زمان تا حالا او به ما عادت کرد و ما هم به اون. طوری شد که به داخل منزل هم می آمد و چند ساعتی بود و بعد به بیرون می رفت و چرخی می‌زد. بعد از یک فاصله‌ای دوباره برای آب و غذایش به داخل می آمد. گاهی هم شبها می ماند و صبح زود می رفت و دوباره بر‌می‌گشت. یکی از خصوصیات بارز این گربه‌ی پسر زیبا و لوس این است که دوست دارد که در داخل منزل که می آید یکی پیشش باشد و نوازشش کند و کمی هم ترسو است. ابته گاهی بچه ها این کار می کردند. اگر زمانی که گربه ای در بیرون دنبالش می کرد از ترسش در میرفت و به قول گفتنی فرار را بر قرار ترجیح می‌داد. همیشه بعد از یک فاصله‌ای مجددا بر می‌گشت. اینها را به عنوان مقدمه‌ای برای شیوه ی آمدنش به منزل مان و خصوصیات او بازگو کردم که بگویم الان دو هفته است که رفته و ازش خبری نداریم. در کوچه و خیابان های اطراف منزل را گشتیم اما ردپایی از او نیست... که نیست... ناگفته نماند که سال قبل دو بار به خاطر این که گربه‌ی دیگری دنبالش کرده بود. او از ترسش رفت و ده روزی نبود اما بالاخره برگشت. گربه ندای آغاز...ادامه مطلب
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 28 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1402 ساعت: 11:57

معرفی کتابکتاب «آئورا» نوشتۀ نویسندۀ مکزیکی «کارلوس فوئنتس» با ترجمۀ «عبدالله کوثری» است. کتاب توسط نشر نی منتشر شده است. آئورا، نام دیگر تمنا است. برگرفته از واژۀ یونانی« آورا» به معنی نسیم، نسیمی که انعکاسی ست از انرژی‌های موجود در بدن که شخصیت و طرز زندگی و افکار و احساسات انسانی را منعکس می‌کند. رمان کوتاه آئورا از زاویه دید دوم شخص مفرد روایت شده است. تمام داستان با تو مفرد خطاب می شود. به طوری که خواننده با راوی یکی می شود.دربارۀ کتاب خانم پیری به نام کونسوئلو که در خانۀ قدیمی در فرانسه با برادرزاده اش دختری بیست ساله به نام «آئورا» و خرگوش و گربه‌اش زندگی می‌کند. چند وقت پیش تصمیم می‌گیرد که دست نوشته‌‌ها و خاطرات شوهرش «ژنرال یورنته» که یکی از ژنرال های ارتش مکزیک است را تا قبل از مرگش مرتب کند. او به دنبال کسی می‌گردد که خاطرات همسرش را جمع و جور کند و آن ها را دوباره بنویسد و منتشر کند. «آگهی استخدام: تاریخدان جوان، جدی، با انضباط. تسلط کامل بر زبان فرانسۀ محاوره ای.» جوان، تسلط بر زبان فرانسه، کسی که مدتی در فرانسه زندگی کرده باشد، مقدم است. بخاطر همین آگهی استخدام در روزنامه می‌دهد و با عنوان «تاریخدان جوان نیاز دارد و دستمزد خوبی هم بابت آن درنظر گرفته شده است. «حقوق چهار هزار پسو در ماه، خوراک کامل، اتاق راحت برای کار و استراحت.» اما در آگهی یک شرط نوشته شده: ویراستار باید در منزل پیرزن ساکن شود و در آن جا کار کند. پسر جوانی به نام «فلیپه مونترو» آگهی را در روزنامه می‌خواند. با خودش فکر می‌کند که چنین فرصتی هر روز برایم پیش نمی‌آید. فلیپه مونترو، بورسیۀ سابق در سوربون، تاریخدانی انباشته از اطلاعات بی ثمر، خو کرده به کندوکاو در لابلای اسناد زرد شده، آموزگار نیمه ندای آغاز...ادامه مطلب
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 26 مهر 1402 ساعت: 19:22

در دفتر شعرم هزاران کلمه به رقص در می آیند یکی در جامه ی زردیکی در جامه ی سرخو گوشه های دفترم را به آتش می کشند...پنجره های خورشید را گشودمو در آن جا لنگر خویش را رها کردم...اقیانوس ها را پیمودمموج ها را کاویدمدل صدف ها را شکافتمبه دنبال حرفی ام چون ماه سبزتا به چشمانت هدیه دهم...در این دفترهزاران کلمه خواهی یافتسفید و سرخ و لاجوردی و سبزتو اما ، ای ماه سبز مناز تمامی کلمات دل نوازتری، از تمامی لغات فراتری... "نزار قبانی" ندای آغاز...ادامه مطلب
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 25 تاريخ : چهارشنبه 8 شهريور 1402 ساعت: 21:23

هفته قبل به «کتابفروشی همیشه» در مجتمع تجاری گلستان در شهرک غرب سری زدم. در مجاورت کتابفروشی کافه کتاب خوبی هم دایر است. گاهی کتاب که می خرم برای یک ساعتی در آنجا می نشینم و نوشیدنی میل می کنم و کتاب را هم تورقی می اندازم. آنجا به نوعی برایم پاتوق فرهنگی شده است. کتابفروشی محیط خوب و دلبازی دارد با فروشنده های خوش اخلاق و اهل کتاب. یک باری که به آنجا رفته بودم شاهد گفت و گوی دو نفر از فروشندگان آنجا بودم که درباره ی کتابهای یک نویسنده با هم تبادل نظر و صحبت می کردند. منهم در میان فقسه های کتاب در پی جستجوی کتابی بودم که به طور ناخودآگاه صحبتهای آنها را شنیدم. برایم این گپ و گفت و گو جالب و جذاب کننده آمد. با خودم فکر کردم که تنها کتابداران مرجع در کتابخانه‌ها نیستند که باید از دانش کافی درباره ی کتابها بدانند و همیچنین از مهارت و ارتباط خوب برخوردار باشند. فروشندگان کتابفروشی ها هم باید توانایی و دانش لازم را در پاسخگویی به مراجعان داشته باشند. زمانی که سنم کمتر بود دوست داشتم که در یک کتابفروشی کار کنم. البته الان هم بدم نمی آید اما روزمرگی ها و گرفتاری های زندگی مجال به تصمیم درست نمی دهد. در جامعه ای زندگی می کنیم که از یک ساعت بعدش اطلاع نداریم که چه اتفاق و تحولاتی رخ می دهد. با تمام این ها، در کتابفروشی همیشه، به کتابهایی که روی قفسه بودند نگاهم جلب شد. جلوتر رفتم و کتابهای در حوزۀ فلسفه از فیلسوفان مختلف را دیدم. یکی از آن کتابها کتاب «
کتاب پیادهروی؛ و سکوت، در زمان هیاهو، جلد ششم از مجموعه خرد و زندگی نشر گمان است. این مجموعه آثاری را ارائه می‌دهد که هدف آن آوردن فلسفه و اندیشه و تامل به درون زندگی روزمره انسان های امروزی است.نویسنده‌ی کتاب:ارلینگ کاگه (متولد 15ژانویه 1963) کاوشگر ، ناشر، نویسنده، وکیل ، مجموعه دار هنر، کارآفرین و سیاستمدار نروژی است. او در سال 1990 و به همراه بورگ اوسلند اولین کسانی بودند که بدون پشتیبانی از قطب شمال عبور کردند. آن ها حدود 800 کیلومتر را با اسکی طی کردند و لوازم خود را روی سورتمه ها کشیدند. سپس کمتر از سه سال بعد، در سال های 1992تا 1993، کاگه اولین لشکرکشی بدون پشتوانه و انفرادی به قطب جنوب را به پایان رساند و در طی 50 روز مسیر 814 مایل (1310 کیلومتر) را طی کرد. در طول اعزامش هیچ گونه ارتباط رادیویی با جهان خارج نداشت.در این کتاب نویسنده سفر پنجاه روزه به قاره ی جنوبگان (قطب جنوب) با توصیف زیبا و طمطراق خاصی بازگو می‌کند. او با تامل حیرت انگیزی و با ذوق و شوق وصف ناپذیری به کشف سکوت پیرامون ما و سکوتِ درون ما و سکوتی که می‌توانیم ایجاد کنیم می‌پردازد. وی با مطرح کردن تجربه‌ اش از سفرهای مختلف و بویژه قطب جنوب و اشاره به نقل قول‌هایی از شاعران، نویسندگان و هنرمندان و کاشفان در این باره به خواننده کتاب نشان می‌‌دهد که پیاده‌روی در سکوت برای سلامتی و زندگی‌ خوب و ضروری است و می‌تواند برایمان در زندگی به گشایش شگفت آوری رقم زده شود که از آن باید قدردانی کرد. اثر فوق به شکل‌های گوناگون به موضوع پیاده روی و سکوت در اطراف و هم در درون ما می پردازد.. کاگه در سفرش با پیاده روی و سکوت به قطب جنوب ، خواننده را همراه سفرش می کند و راه حل ها و تجارب بسیاری را پیشِ روی اش می گذارد و ا ندای آغاز...ادامه مطلب
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 1 مرداد 1402 ساعت: 19:22