کتاب پیادهروی؛ و سکوت، در زمان هیاهو، جلد ششم از مجموعه خرد و زندگی نشر گمان است. این مجموعه آثاری را ارائه میدهد که هدف آن آوردن فلسفه و اندیشه و تامل به درون زندگی روزمره انسان های امروزی است.
نویسندهی کتاب:
ارلینگ کاگه (متولد 15ژانویه 1963) کاوشگر ، ناشر، نویسنده، وکیل ، مجموعه دار هنر، کارآفرین و سیاستمدار نروژی است. او در سال 1990 و به همراه بورگ اوسلند اولین کسانی بودند که بدون پشتیبانی از قطب شمال عبور کردند. آن ها حدود 800 کیلومتر را با اسکی طی کردند و لوازم خود را روی سورتمه ها کشیدند. سپس کمتر از سه سال بعد، در سال های 1992تا 1993، کاگه اولین لشکرکشی بدون پشتوانه و انفرادی به قطب جنوب را به پایان رساند و در طی 50 روز مسیر 814 مایل (1310 کیلومتر) را طی کرد. در طول اعزامش هیچ گونه ارتباط رادیویی با جهان خارج نداشت.
در این کتاب نویسنده سفر پنجاه روزه به قاره ی جنوبگان (قطب جنوب) با توصیف زیبا و طمطراق خاصی بازگو میکند. او با تامل حیرت انگیزی و با ذوق و شوق وصف ناپذیری به کشف سکوت پیرامون ما و سکوتِ درون ما و سکوتی که میتوانیم ایجاد کنیم میپردازد. وی با مطرح کردن تجربه اش از سفرهای مختلف و بویژه قطب جنوب و اشاره به نقل قولهایی از شاعران، نویسندگان و هنرمندان و کاشفان در این باره به خواننده کتاب نشان میدهد که پیادهروی در سکوت برای سلامتی و زندگی خوب و ضروری است و میتواند برایمان در زندگی به گشایش شگفت آوری رقم زده شود که از آن باید قدردانی کرد.
اثر فوق به شکلهای گوناگون به موضوع پیاده روی و سکوت در اطراف و هم در درون ما می پردازد.. کاگه در سفرش با پیاده روی و سکوت به قطب جنوب ، خواننده را همراه سفرش می کند و راه حل ها و تجارب بسیاری را پیشِ روی اش می گذارد و از فلسفه، علم و تجربه ی شخصی اش از سفر و حقایق کهن را یادآور می شود.
کتاب دارای دو فصل است. فصل اول درباره ی سکوت و آرامش در زمان هیاهو است و دارای 33 بخش با موضوعات فرعی میباشد و به همراه یادداشتهای آخر بخش که در واقع پانویسهای کتاب هستند. در این فصل بیشتر درباره سکوت و آرامش در دنیای پر سروصدا و هیاهو که به سختی بدست آوردن آن دشوار شده است می پردازد. نویسنده از سفرش می نویسد که بیش از یک ماه طول کشیده و در طی سفر توانسته به زوایای سکوت پنهان سکوت در آرامش پی ببرد. او معتقد است که برای مشاهده دنیای درون لازم است که ساعاتی را در سکوت و آرامش بگذرانیم. فصل دوم کتاب در باره ی پیاده روی و اهمیت آن از زوایای مختلف است. در این فصل ارلینگ کاگه در مورد پیادهروی و اهمیت آن صحبت می کند. به طوری که آن را یک نوع مراقبه و تمرینی برای رسیدن به آرامش می داند. از ثمرات پیاده روی به باز شدن ذهن و توجه به جزئیات اشاره می کند. در پایان هر فصل یادداشتهای آخر بخش و در پایان پینوشت آورده شده است. قبل از متن کتاب یادداشتِ مجموعه کتاب« خرد و حکمت زندگی» نشر گمان و یادداشت مترجم کتاب نوشته شده است. لازم است به این نکته اشاره کنم فصل اول کتاب پیاده روی؛ و سکوت با عنوان "در ستایش سکوت: سکوت در عصر هیاهو" توسط مترجم دیگری ترجمه شده و به صورت کتاب مجزایی چاپ و منتشر شده است. کتاب با موضوع پیاده روی و سکوت به نوعی سرگذشتنامه نویسندهی نروژی ارلینگ کاگه و سفر پر ماجرایش به قطب جنوب را به تصویر کشیده شده است.
برشی از کتاب:
قارهی جنوبگان ساکت ترین جایی است که تا به حال بودهام. من تا قطب جنوب تنها پیاده رفتهام. در گستره ی یکنواختِ آن جا سرو صدای هیچ انسانی به جز صدای خودم نبود. تنها روی یخ، در آن خلأِ مطلقِ سفید، می توانستم سکوت را بشنوم و حس کنم.
این جا دارم یاد میگیرم که قدر لذت های کوچک را بدانم: سایه های رنگیِ ظریف بر سطح برف، وزشِ باد، تشکیل شدن ابرها، سکوت. طبیعت در قالب سکوت با من حرف میزد. هر چه ساکتتر می شدم، بیشتر می شنیدم.
با افکار و ایده هایم تنها بودم. آینده دیگر اهمیتی نداشت. به گذشته هیچ توجهی نداشتم. در دنیای حالِ خودم حضور داشتم. مارتین هایدگر ادعا میکند: «دنیا ناپدید میشود، وقتی به آن قدم میگذاری.» و این دقیقا همان اتفاقی است که افتاد. به گفتهی هایدگر «هر فرد آدمِ دیگری ست، هیچ کس خودش نیست.»
سکوت با من یکی شده بود. بدون هیچ ارتباطی با دنیای خارج، منزوی و تنها، مجبور بودم در افکارم بیش تر غوطه ور شوم. و بدتر از آن، احساساتم هستند. همه قادرند سکوتِ درونیشان را کشف کنند. سکوت تمامِ مدت آن جاست، حتا وقت هایی که دائما با سرو صدا احاطه شدیم. در عمق اقیانوس هم، زیر امواج و حرکات نامنظم سطح آب، شما میتوانید سکوت درونیتان را کشف کنید.
سکوتی که شما احساس و تجربه میکنید با سکوتی که دیگران احساس و تجربه میکنند فرق دارد. هر کس سکوت خودش را دارد. و با سکوت مختص خودش روبرو می شود. سکوت یک جور تجمل ساده و بی پیرایه است. سکوت تجربهای ست که میتوانیم بدون هزینه اختیار کنیم.
پیادهروی و سکوت از آنِ هماند. سکوت همان قدر انتزاعی است که پیادهروی ملموس. پیادهروی آدم را قبراق میکند؛ به او آرامش میدهد؛ برایش شادی میآورد. شیوهی راه رفتن این را هم نشان می دهد که چه احساسی دارید. تغییرات کوچک در طرز راه رفتن می تواند به جهان پیرامون بگوید امروز برایتان روز خوبی بوده یا نه. طرز راه رفتن آدم از صورتش گویاتر است.
پیادهروی و سکوت هر دو باعث می شوند که ذهن انسان بازتر و خلاقتر شود و در زندگی بتواند بهتر تصمیم بگیرد. سکوت میتواند دوست آدم هم باشد، مایهی آرامش و پُرمایگیِ آدم. سکوت نیز از نظر محتوا به اندازه ی واژه ها غنی است.
با این حال ،در سفر بودن تقریبا همیشه لذت بخش تر از رسیدن به مقصد است.
**********
سکوتی که در چمن میزید،
زیریکایکِ آن برگ ها و در فضای آبیِ میان سنگ ها،
با هر قدم که بر می داری راهت بسته می شود،
وقتی بر میگردی نگاه می کنی،
مسیری را می بینی که هیچ گاه در آن پا نخواهی گذاشت.
ندای آغاز...برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 52