سومین کنگره IBBY آسیا اقیانوسیه بانکوک، تایلند

ساخت وبلاگ

 فصل بهار سرآغاز زندگی دوباره طبیعت است. بویژه روزهای بهاری اردیبهشت زیباتر و طور دیگری است. بطوری که همه جا با رویش سر سبز درختان و عطر افشانی غنچه های نو رسته گل ها پر شده است. چه زیباست که در این ماه در دامن طبیعت وصف نشدنی سبزفام باشیم و از این همه زیبایی به وجد بیاییم و لذت ببریم. عطر و تبسم گل های یاس... گیسوان برافراشته درختان بید که بر روی شانه دیوار آویخته شده است... نوای دلکش پرنده های عاشق در دشت‌ها طنین می اندازد... با تمام اینها مگر میشود مست و مدهوش این همه زیبایی بیکران نشد!...

**********

در روزهای ماه اردیبهشت، بی صبرانه منتظر روز موعود بودم یعنی روز حرکت و پرواز به سوی دیاری دگر، پرواز به سوی سرزمین تایلند،  که سرزمین آزاده است. این نام از ترکیب دو واژه ی تای (در زبان تاییها به معنی آزاده) و واژه‌ی انگلیسی لَند (به معنی سرزمین) ساخته شده است. بانکوک هم به معنی شهر فرشته هاست. آنجا به شهر فرشتگان و ونیز شرق مشهور است.

روز 17 اردیبهشت برابر با 8 می 2017 ساعت 22/10 دقیقه شب بسوی بانکوک پرواز کردیم. پروازمان ماهان بود و سر موقع هواپیما حرکت کرد. بعد از یک ساعتی شام آوردند و سپس بالشت و پتو برای خواب و استراحت آوردند. صندلی های ردیف آخر خالی بود و تعدادی از مسافران برای خوابیدن به ردیف آخر هواپیما رفتند. مدت پرواز به بانکوک 7 ساعت بود. ساعت حدود 4/30 صبح بود که از پنچره هواپیما بر فراز آسمان، شاهد منظره زیبای افق شدم که با وجود اختلاف 2/5 ساعت ایران و تایلند، از دور افق به رنگ زرد سرخ فام کم کم  داشت نمایان می شد. منظره زیبا و دیدنی بود و عکسی به یادگار از آن گرفتم. ساعت 7/25 دقیقه صبح روز دوشنبه 18 اردیبهشت برابر با 8 می، هواپیما به فرودگاه بین المللی "سووارنابومی" (Suvarnabhumi) به زمین نشست. این فرودگاه جایگزین فرودگاه دیگر بانکوک به نام "دون موانگ" (Don Mung) شده بود که اینک برای سفرهای داخلی به کار می‌رود.

بعد از پیاده شدن از هواپیما و مراجعه به باجه مُهر ورود به پاسپورت و سپس بعد از آن به قسمت تحویل چمدان‌ها رفتیم و خیلی سریع تحویل گرفتیم و بدنبال راهنمای تور در فرودگاه جستجو می کردیم که ببینیم که چه کسی را با نام تورمان پیدا می کنیم. فرودگاه سووارنابومی بسیار بزرگ است و حدود بیش از ده باجه خروج دارد. همین طور که رد می شدیم دیدیم دختر جوان تایلندی که پلاکارد بدست نام تور را روی آن نوشته شده بود را پیدا کردیم. فارسی در حد سلام و صبر کنید با لهجه خوب تایلندی می گفت و بامزه بود. او ما را به سوی محوطه بیرون فرودگاه راهنمایی کرد. در بیرون ماشین تویوتا ون منتظر بود. من و دوستم و دو خانواده ایرانی سوار شدیم. دو خانواده دیگر در هتل های دیگری بودند. فرودگاه بانکوک در شرق آنجا قرار گرفته است و در نقشه شهر بانکوک درست نقطه ی مقابل هتل آرنوما گراند بانکوک، (Arnoma Grand Bangkok) که هتل محل اقامتمان در آنجا بود. ساعت 10 صبح به هتل رسیدیم. در بدو ورود به هتل، یکی از کارکنان خدماتی آنجا در ورودی را برایمان باز کرد و به زبان تایی سلام کرد. (سلام به زبان تایی برای خطاب به خانم ها عبارت ساوات - دی کا و خطاب به آقایان، عبارت ساوات- دی کراپ ) سبک سلام و احوالپرسی سنتی تایلندی ها، وای نام دارد و معمولا به این ترتیب است که ابتدا فرد کوچکتر دست می دهد؛ نوک انگشتان را روی سر می گذارد و خم میشود تا صورتش با دست هایش مماس شود. سپس بزرگترها هم به همین شیوه پاسخ می دهند.

در لابی هتل راهنمای تور را دیدیم و خودش را معرفی کرد و برایمان از شهر بانکوک و مراکز خریدش و گشت‌های شهری و همچنین تورهای داخلی توضیحاتی داد. و قرار شد اگر خواستیم در برنامه تورهای داخلی شرکت کنیم به او اطلاع دهیم. به گفته ی او ما اولین مسافر ایرانی هستیم که به این هتل آمده ایم. جای بسی خوشحالی بود که ما قدم رنجه کردیم و به این هتل آمدیم. البته انتخاب ما بیشتر بخاطر افتتاح اولین روز برگزاری "سومین کنگره IBBY" بود. با این حال باید به فال نیک می گرفتیم که اولین مسافران ایرانی بودیم.  هتل قبل از ساعت 12 اتاق خالی داشتند و به ما دادند. اتاق در طبقه هفتم هتل آرنوما بود. اتاق خوب و ویوی مناسبی داشت. این هم از شانس خوب ما بود که تا قبل از ساعت 12 اتاق گرفتیم. باز هم جای بسی خوشحالی بود. بعد از این که چمدانها را در اتاق مستقر کردیم. یک استراحت کوتاهی کردیم و سپس راهی بیرون از هتل شدیم. هوای بانکوک گرم و شرجی بود. البته برایم غیرعادی نبود چون تجربه چندیگر هند را داشتم. دوستم کمی عادت نداشت به این آب وهوا. در هر صورت رفتیم مک دونالد که نزدیک هتل بود ناهار خوردیم و بعد برای پیدا کردن سنترال ورد (Central World) که روز دوم کنگره قرار بود نشستهای  ارائه مقالات کنگره در پارک دانش تایلند (TK Park) برگزار شود رفتیم. سنترال ورد یک مرکز تجاری بزرگ 8 طبقه با فروشگاه‌هایی با برندهای معروف و معتبر بود که نزدیک هتل محل اقامتمان بود. از اطلاعات آنجا سؤال کردیم و گفتند که در طبقه هفتم پارک دانش است رفتیم به همان طبقه و بالاخره یافتیم اما متأسفانه تعطیل بود کمی تعجب کردم که چرا امروز تعطیل است. بعدها فهمیدم که در تایلند دوشنبه روز تعطیل رسمی است.  در سنترال ورد چند ساعتی گشتیم و فروشگاه ها را دیدیم و خیلی جالب است که در تایلند کتان یکی از صنایع اصلی و خوبشان است که از آن استفاده خوبی می‌کنند. بطوری که فروشگاه هایی در سنترال ورد کیف هایی از جنس کتان با طرح های متنوع رنگی و زیبا در اندازه های مختلف وجود داشت و می فروختند.

شهر بانکوک مانند اکثر پایتخت های جهان شلوغ و پر ترافیک است. مردم تایلند بسیار آرام و مؤدب هستند. و لبخند ازچهره یشان محو نمیشود. برای همین است که می گویند تایلند سرزمین مردمان با لبخند. فرهنگ مردم تایلند آمیزه ای است از فرهنگ کشورهای هند، چین، کامبوج و سایر کشورهای آسیایی جنوب شرقی است. مذهب رسمی آنها، بودائیسم است که 95 درصد مردم پیرو آیین بودا هستند. زبان رسمی شان تایی است، تایی زبانی مبتنی بر تمایز آهنگ کلام است، بطوری که هر کلمه می تواند با پنج آهنگ مختلف تلفظ شود. هر آهنگی معنای کلمه را تغییر می دهد. زبانهای چینی و ژاپنی هم در تایلند رواج دارد. همچنین در سازمانها و مراکز آموزشی هم به زبان انگلیسی صحبت می کنند.

در حاشیه پیاده رو در نزدیکی سنترال ورد، معابد خیابانی وجود داشت در آنجا مردم دعا میخواندند و عود روشن می کردند و گل زرد داودی کوچک و گل قرمز و آب قرمز در کنار جایگاه مجسمه پادشاهان و  مجسمه بودا می‌گذاشتند. بسیار جالب بود که این معابد در خیابان مستقر شده بود. زنان و دختران جوان هم با هر پوششی زانو میزدند و دعا می خواندند و عود روشن می کردند. تایلندی ها به پادشاهانشان بسیار تعصب دارند در اکثر خیابانها مجسمه آنها بود و همچنین مجسمه بودا.

بعد از چند ساعت گشت و گذار در بیرون از هتل و دیدن مرکز تجاری سنترال ورد با فروشگاه های خوبش، در همان مسیر به بازار سرپوشیده غذاهای در حال پخت و آماده برخورد کردیم که همه چیز داشت بیشتر غذاهای دریایی میگو، خرچنگ و ماهی درست میکردند و همان جا میفروختند و به بازار خیابانی، Street Market معروف بود همچنین سوسیس در اندازه های مختلف، برنج کته با طعم ادویه های معطر تایلندی و مرغ سوخاری و میوه‌های خاص استوایی وجود داشت. جالب بود که مشتری های جوان زیادی داشتند و فروشنده هایش هم اکثرا خانم و دختران جوانِ خوش اخلاق بودند.

این بود گزارش کوتاهی از اولین روز سفر به تایلند در سرزمین مردمان همیشه لبخند...


برچسب‌ها: اردیبهشت, تایلند, بانکوک, سومین کنگره IBBY, مرکز تجاری سنترال ورد ندای آغاز...
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : سومین,کنگره,آسیا,اقیانوسیه,بانکوک,تایلند, نویسنده : azdanesho بازدید : 123 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 12:05