به بهانه و مناسبت 15 مهر ماه تولد سهراب سپهری، گزیده ای از اشعار کتاب صدای پای آب در اینجا ذکر شده است.
کتاب صدای پای آب تنها شامل یک شعر به همین نام است، که به نوعی زندگینامه سهراب سپهری از دیدگاهی شاعرانه و عارفانه نیز میباشد. بیشتر افراد سهراب سپهری را با این شعر میشناسند. سهراب در ابتدای این کتاب مینویسد: «صدای پای آب، نثار شبهای خاموش مادرم!»، و در پایان کتاب آمدهاست: «کاشان، قریه چنار، تابستان ۱۳۴۳.»
یادش گرامی باد...
*******
زندگی رسم خوشایندی است.
زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ.
پرشی دارد اندازه عشق.
زندگی چیزی نیست،
که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود.
زندگی جذبه دستی است که میچیند.
زندگی نوبر انجیر سیاه، که در دهان گس تابستان است.
زندگی، بعد درخت است به چشم حشره.
زندگی تجربه شب پره در تاریکی است.
زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد.
زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی میپیچد.
زندگی دیدن یک باغچه از شیشه مسدود هواپیماست.
خبر رفتن موشک به فضا.
لمس تنهایی "ماه"،
فکر بوییدن گل در کرهای دیگر.
زندگی شستن یک بشقاب است.
زندگی یافتن سکه دهشاهی در جوی خیابان است.
زندگی "مجذور" آینه است.
زندگی گل به "توان" ابدیت.
زندگی "ضرب" زمین در ضربان دل ما.
زندگی "هندسه" ساده و یکسان نفسهاست.
هر کجا هستم، باشم.
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است.
چه اهمیت دارد
گاه اگر میرویند
قارچهای غربت؟
کار ما شاید این است
که میان گل نیلوفر و قرن
پی آواز حقیقت بدویم.
سهراب سپهری
"صدای پای آب"
ندای آغاز...
برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 153