بوی عطر پاییز

ساخت وبلاگ

 دلم آرزوی زندگی پری کوچکی را دارد که دنیای جداگانه ای در دل جهان دارد. پری کوچکی که از همه ی زندگی اش تنها باد را می شناسد... دیگر مانند کودکی ها بیرون آمدن از تابستان، به وقت طولانی نیاز ندارد.    کافی ست چشم‌‌ ها را در زیر تلألوی نور خورشید شهریور روی هم بگذاری. تابستان که پایان یافت هر زندگی که در آن جریان داشته پایان خواهد گرفت. تابستان سهم ما را با خودش خواهد برد. پیش از آن که طعم روزهای باقی مانده ی تابستان را به چشم تقارن آن را از دست خواهم داد و زمان درهم خواهد شکست. آسمان رنگ خواهد باخت و سپیده دمی، پاییز را به دنیا خواهد آورد. بطوری که عطر و بوی و رنگ پاییز در راه است و از دور حس می‌شود و همچنان می آید که مهمان قلب هایمان شود و خاطرات تابستانی را با برگ های خشک و زرد و نارنجی بدل خواهد کرد. نورهای تابیده در هوا با باد پاییزی پَر خواهند کشید و گرمای خود را در چهار گوشه جهان پراکنده خواهند کرد. و پاییز سهمی نو را به ارمغان خواهد آورد.

از امروز آهسته آهسته روزها و شب های مان بوی پاییز می دهد...

تا از زندگی تولدی دوباره، تازه و دل انگیز بسازیم...

صدای خش خش برگها!زیر پای رهگذرها

برگها را آهسته بردار...

تصویر من شاید

زیر پلک پاییز

جا مانده است...

ندای آغاز...
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 137 تاريخ : يکشنبه 6 آبان 1397 ساعت: 18:30