قطره های پاییز

ساخت وبلاگ
 

وبلاگ پاییز کلمه ،
وبلاگ قطره کلمه های ریز ریز،
آسمان و ابر و دریای مواج،
خاطرات عاشقانه و دلاویز،
آخرین خوشه انگور،

زیر نور تند خورشید ،
روی دیوار ، پشت پرچین،
و نگاه پرحسرتِ کودک همسایه به آن ،

خشک همچون برگ انگور،
آن طرف تر ، رفتگر ،

با ساز جادویی خود،
می نوازد قطعه ای از شعر برگ،
با نت خش خش و با آهنگ جوی ،
پیرمردِ سرِ کوچه ،

بی صدا نشسته بر سکوی در ،
تنها و باز هم منتظر،
و صدای خنده های بچه ها ، وقت بازی ،
می نشاند خنده بر لبهای مردِ پیرمرد،
وبلاگ پاییز کلمه ،
اشک های گرم و ریز،
خشکی نگاه و سرمای خزان،
در زیر پوست شهر پیداست ،
خوشه ی انگور دست نخورده

و هوهوی باد ،
در کنار عطر جانانه ی نان ،

زیر چادر سفید ،
لیک در کنار این همه نارنجی و قرمز و زرد ،
ردپای رنگ سبز هنوز برجاست ،
ریشه ی قوی تاک ، به زیر خاک ،
همچنان به کار خود مشغول است ،
و زمین میچرخد ،

با همان سرعت قبل،
نیز مهر،گرم می تابد به مهر ،
در فصلی که با ماه مهر،
مهربانی آغاز شد...

 

ندای آغاز...
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 161 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 14:28