مناسبت های فرهنگی پاییزی

ساخت وبلاگ
 

اولین ماه فصل پاییز، سرآغاز اتفاقات خوب وبلاگ فرهنگی کلمه برایم بوده است. در اینجا چکیده ای از آن ها را بازگو می‌کنم و می نویسم

مراسم شب توچال: یکی دیگر از شب های خوب و بیادماندنی مجله بخارا، به شب "توچال" اختصاص داشت و در عصر روز دوشنبه دوم مهر در تالار فردوسی خانه اندیشمندان علوم انسانی با همکاری انجمن کوهنوردان برگزار شده است. در این شب سخنرانان حوزه محیط زیست و شورای شهر سخنرانی کردند و نکات خوب و قابل توجهی را بیان کردند. از جمله موارد ذکر شده این یود که آیا مسائل محیط زیستی تهران صرفا به محدوده‌ی خود شهر منحصر می شود؟ چه میزان شهروند تهرانی از توچال برای شب گردشگری و اوقات فراغت استفاده می کنند؟ در این باره آماری داده شد مبنی بر این که تله کابین توچال جزو تشکیلات اقتصادی ست و سه میلیون نفر از توچال و 500 هزار نفر از تاسیسات آن استفاده می کنند.

شب خوب و درخور توجهی بود و متوجه شدم که آقای دهباشی، علاوه بر برگزاری مراسم شب برای افراد فرهیخته و سرشناس که توجه دارند، بلکه به مسائل محیط زیست هم توجه شایانی دارند. این شب توچال، سرآغاز  و روزنه ی خوبی شد برای شب های دیگر از نوع طبیعت و محیط زیست... به گفته ی آقای دهباشی: " بحث درباره ی توچال که بخش مهمی از خاطره ی جمعی ماست. امشب آغاز شده است. طبیعی است آنچه امشب عرضه می شود دارای نواقصی است و این آغاز راهی است که احتمالا باید ده ها شب دیگر در زمینه‌های مختلف اجتماعی و وبلاگ فرهنگی کلمه برگزار شود. آنچه توسط سخنرانان امشب ارائه می شود آغاز راه است... 

شب یکصدو پنجاهمین سالگرد تولد مهاتما گاندی: مجله ی بخارا این مراسم شب را با همکاری سفارت هند در تهران، روز سه شنبه 10 مهر در خانه اندیشمندان برگزار کرده بود. در این مراسم آقای سائوراب کومار سفیر هند در تهران و آقای پاسکال الن نظرت نویسنده کتاب " گاندی رهبر بی همتا" و آقای دکتر نقیب زاده در باره اندیشه های سیاسی و اجتماعی در هند و تاثیر آن در دنیای بعد از گاندی صحبت کردند.

قبل از شروع مراسم، به وبلاگ مناسبت کلمه تولدگاندی مراسم کاشت درختکاری توسط سفیر هند در بوستان ورشو در خیابان ورشو انجام گردید. همچنین در مراسم شب تولد گاندی، ویژه نامه بخارا به همین وبلاگ مناسبت کلمه ، کتاب "گاندی رهبر بی همتا" و " اسطوره مهاتما گاندی" رونمایی شد. و رونمایی از تمبر گاندی و موسیقی یادبود از دیگر برنامه های شب مهاتماگاندی بود.

شرکت در این شب بیادماندنی برایم بسیار خاص بود. چون به فرهنگ و سرزمین هند و بویژه به اندیشه ی والا و آموزه های بیکران گاندی علاقه ی خاص و حس خوبی  داشته و دارم . بطوری که همیشه برایم ارزشمند و قابل احترام و درخور ستایش است. تجربه ی زندگی در آن دیار، حس زیبا و ستودنی را برایم دوچندان کرده است. به هر چیزی که عطر هند را بدهد دوست دارم و برایم لذت بخش است. علاقه ی وافر به هند مرا به سوی فراگیری زبان هندی کشید و برد... همچنین شرکت در وبلاگ مناسبت کلمه های مختلف هند، همچون این شبهای خوب مجله‌ی بخارا که مربوط به هند است...

گاندی دستاوردهای بسیاری را در هند بر جا گذاشت که اول بزرگترین دستاورد گاندی انرژی و بسیج کردن توان توده های مردم در مبارزات مردمی هند بود. دوم نحوه ی مبارزه منحصر به فرد و صلح آمیز او در مقابل استعمار انگلیس بود که منجر به پیروزی و استقلال هند شد. از دیگر دستاوردهای بسیار مهم گاندی تاثیرگذاری اجتماعی او و طرفداری از حقوق زنان بود. واقعا در آن زمان دستاوردهایش مهم و درخور تحسین بوده است.

گاندی با این که در رشته حقوق تحصیل کرده بود اما در عمق وجودش یک هندو بود و فردی وفادار به اصول و مبانی اخلاقی هند. 

در حاشیه مراسم شب گاندی میزی از  نمونه ی محصولان پوشاک نخی و کتان هندی که "کادی" نام داشت به نمایش گذاشته شده بود.  خانم  مسئول میز بروشور و کارت تماس را به مراجعین تقدیم می کرد.

در این میان دیدن و گفت و گو با دوستان عزیز ، بسیار خوشحال کننده بود و  آن شب را برایم بیشتر خاطره انگیز کرد.

فستیوال وبلاگ فرهنگی کلمه هند: به دعوت بخش رایزنی وبلاگ فرهنگی کلمه سفارت هند در تهران، در 24 مهر در برنامه فستیوال وبلاگ فرهنگی کلمه هند شرکت کردم. برنامه معرفی فستیوال های مختلف در هند بود. برایم آشنا بود. چون در چندیگر تعدادی از این فستیوال ها را از نزدیک دیده بودم. هند فستیوال های بیشماری دارد و برای هر کدام تعطیلی وجود دارد. به خاطر دارم که زمانی که چندیگر بودیم و ونوس در آنجا  به مدرسه می رفت، هر ماه به خاطر فستیوالها تعطیلی بسیاری داشتند . در برنامه فستیوال فرهنگی دو  نفر خانم هندی اشعاری به زبان بنگالی در وصف زن خواندند و یکی از آن ها همراه با خواندن شعر ساز هم می نواخت. در پایان هم بدون پذیرایی برنامه تمام شد. من با دوستم رفته بودم. او از من سوال کرد که برنامه پذیرایی ندارند. گفتم که فکر نمی کنم داشته باشند. هندی ها  مقتصد هستند اما دیگر این قدر هم نیستند. خلاصه برنامه خوبی بود و خاطره ی یک روز عصر بارانی وبلاگ پاییزی کلمه با خواندن اشعار بنگالی و نواختن ساز  را برایم به ارمغان باقی گذاشت.

مراسم جشن امضای کتاب گفتگو با ایران درودی: مراسم جشن امضای کتاب" گفتگو با ایران درودی" در عصر جمعه 24 مهر در نشر ثالث با حضور افراد مختلف علمی و فرهنگی برگزار شده است. در بدو ورود به غرقه‌ی فروش کتاب رفتم و دو نسخه از آن را خریدم. یکی برای خودم و دومی را برای دوست عزیزی که همیشه باعث انگیزه و تشویقم به خواندن و نوشتن بوده است و همیشه ممنونش بوده و هستم.

بعد از خرید کتاب به صف مراجعانی که ایستاده و منتظر مهر امضاء در کتابشان بودند پیوستم. چند دقیقه ای طول کشید و سرانجام نوبت من شد و نزدیک میزشان رفتم و سلام و احوال پرسی کردم. بهشان گفتم که کتاب در فاصله ی دو نقطه... تان را خواندم و بسیار خوب و صمیمی نوشته بودید و خودم را در آن فضا و حال و هوای وقایع زندگی تان حس می کردم. خیلی خوششان آمد و جواب داد که برای همین است که به چاپ بیستم رسیده است. (کتاب "در فاصله ی دو نقطه...!" را  زمانی می خواندم که وضع روحی ام چندان خوب نبود مادرم در بستر بیماری در بیمارستان بود. کتاب همراهم بود و در طول مسیر رفت و آمد به بیمارستان می خواندم و در منزل هم ادامه اش می دادم . این کتاب برایم تسکین دهنده ی درد و آلام روحی ام در آن دوران بحرانی و غم انگیز... شده بود.)

خلاصه مهر امضاء را با عبارت "به امید نور و بلور.." (در انتهای کتاب "در فاصله دو نقطه...!" نوشته شده بود.) و در زیر این عبارت اسم خودشان نوشته شده بود. سپس به رسم یادبود عکسی با خانم درودی انداختم. ایشان را اولین بار حدود 6 سال قبل در گالری شیرین در ولنجک که نمایشگاه نقاشی آثار نقاشان جوان و دیگر افراد بود دیده بودم.  به خاطر دارم که در نمایشگاه یک تابلو از خانم درودی هم بود. در این نمایشگاه، فروش تابلوها به نفع شورای کتاب کودک و فرهنگنامه بود.  بعد از چند سال، دوباره درسال 1393 در مجلس ترحیم خانم سیمین بهبهانی در مسجد جامع شهرک غرب دیدمشان و تا این که مجددا در مراسم جشن امضاء کتاب زیارتشان کردم. در میان قفسه های نشر ثالث دوری زدم و همان طور که قدم می زدم به کتاب تورقی انداختم. کتاب درباره ی نمایشگاه نقاشی در سازمان ملل سال 1994 بوده که در این باره به صورت پرسش و پاسخ با ایشان به گفت و گو نشستند.

در حاشیه مراسم جشن امضاء کتاب، در طبقه سوم گالری ثالث بود که نمایشگاه نقاشی خانم حسنیه روحی بود که تابلوهای نقاشی شان سبک  زیبا و سبک خاصی داشت. با تمام اینها عصر جمعه ی خوب و دلپذیری بود. بویژه وقتی آدم در این طور محافل فرهنگی می رود جسم و روح آدم محو تماشای لحظه های خوب و نابی می شود که شاید کمتر برای آدم پیش بیاید و بیشتر از پیش ترغیب می شوی که برای خودت وقت بگذاری و دنبال علائق و کلا کارهایی که دلی است بروی و انجام شان بدهی. بطوری که دلت می خواهد لحظه ها و ثانیه ها و دقیقه ها دیر بگذرد...

با این وجود و با تمام اینها خوشحالم که ساعتها و روزهایی از زندگی ام را بدین صورت سپری کرده ام.

همایش ادبیات کودک و "دیگری": سومین همایش دو سالانۀ ادبیات کودک و مطالعات کودکی با  موضوع ادبیات کودک و "دیگری بود که توسط شورای کتاب کودک در خانه کتاب  در تاریخ 2 و 3 آبان  برگزار شد. به رسم دو سال قبل، امسال هم مقاله ای مشترک با استاد ارجمندم آماده کردیم و برای همایش ارائه کردیم مقاله عصر روز 3 آبان ارائه شد. موضوع همایش جالب و  نسبتا جدید بود. موضوع مقاله های اکثر سخنرانان خوب بود. روز آخر همایش ساعت 6 به کار خود پایان داد.

اخبار و گزارش همایش در پایگاه خبری لیزنا بعد از دو روز درج شد. در گزارش خبر در مورد متن سخنرانی مقاله ام را بسیار کوتاه و ناقص نوشته بودند و بقیه صحبتهای من در آنجا درج نشده بود. و در طی تماس ایمیلی گفتند که به نقل از خانه کتاب بوده است. و شما مواردی که نوشته نشده است را بفرستید. منهم فرستادم اما فعلا تصحیح نشده است. تعجب آور است که موسسه معتبری چون خانه کتاب بطور ناقص گزارش همایش را نوشته است. نمی دانم چرا این طور ناقص نوشتند...!

 

 

 

 

 

ندای آغاز...
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 145 تاريخ : سه شنبه 29 آبان 1397 ساعت: 14:28