دلتنگی

ساخت وبلاگ

ای کاش دفتر خاطرات زندگی، چراغ جادو بود تا هر وقت از سرِ دلتنگی به رویش دست می کشیدم  و لحظه های خوب و شیرین زندگی بیرون می آمدند... 

وقتی دلتنگم
به تو می اندیشم
یاد تو مربعی ست محو و لرزان
در زمینه ی خاکستری روشن
 در این مربع ها
 من با بهم زدن پلک هایم
 گذشته را نقاشی می کنم
 بین من و تو
 غبار و دیوار است
 به سحر این مربع ها
 من از دیوار می گذرم
 در رسیدن به تو
تنها راه گذشتن است
باید چراغ رنگ به دست بگیرم
 و در خاکستری هایم
 به دنبال تو بگردم
ای کاش... ای کاش...
 می توانستم یک قطره بیشتر
با سرخ نقاشی کنم...

 

ندای آغاز...
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 159 تاريخ : جمعه 17 آبان 1398 ساعت: 12:36