برای نویسنده شدن آدم باید کمی هم دیوانه باشد!...

ساخت وبلاگ

هنری گراهام گرین (زادهٔ ۲ اکتبر ۱۹۰۴ – درگذشتهٔ ۳ آوریل ۱۹۹۱) رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، منتقد ادبی و سینمایی و نویسندهٔ پرکار داستان‌های کوتاه انگلیسی بود.  او در طول عمر طولانیش در غالب معرکه‌های سیاسی و انقلابی گوشه و کنار جهان حاضر و ناظر بود و ماجراهای داستان‌هایش عمدتاً در متن همین وقایع قرن بیستم می‌گذرد، آثاری که ابهامات انسان نوین در این دنیای ناآرام را می‌نماید.

https://fa.wikipedia.org

گراهام گرین نویسنده ی داستان های کوتاه می گوید : «برای نویسنده شدن آدم باید کمی هم دیوانه باشد.» منظور از جمله ی فوق به نظرمی آید که اگر علاقه به نوشتن و نویسندگی دارید باید هدفمند و با برنامه ریزی جلو بروید و پیشرفت کنید. باید کار و تمرین زیادی کنید. باید تشنه نوشتن باشید و مانند کسی که مجنون است دست به قلم شوید و دیوانه وار بنویسید. در اول راه باید مدام بخوانیم و بنویسیم. به طوری که خواندن و نوشتن برایمان عادت شود و بتدریج به هدف مان نزدیک تر می شویم . اگر می خواهیم که در راه نوشتن و نویسندگی موفق شویم پیوسته نوشتن را باید ادامه داد. اگرچه شاید در ابتدای راه خسته شویم و آن طور که می خواهیم راضی نشویم. اما با انگیزه ، پشتکار و تداوم هر چه بیشتر سرانجام به هدف مورد نظر در امر نوشتن و نویسندگی می رسیم. در این جمله ی گراهام گرین پیامی نهفته است که برای هر هدفی  باید زحمت کشید و آن قدر جسور باشیم  که از دشواری های راه نترسیم. اگر با شکست مواجه شدیم دوباره بلند شویم و به راه مان ادامه دهیم. 

جمله ی گراهام گرین من را به یاد کتاب 28 اشتباه نویسندگان انداخت. نویسنده کتاب "جودی دلتون" در کتاب به نکات برجسته بیشماری درباره‌ی اشتباهات نویسندگی اشاره کرده است. یکی از این اشتباهات در مورد نویسندگان جوان است که در ابتدای راه نوشتن و نویسندگی تجربه کمتری دارند .جودی دلتون در کتابش به این مورد که شاگردانش نویسندگان تازه کار و جوانی بودند و آن ها تصور می کردند برای اولین بار که نوشته ای برای انتشار، به دفتر مجله می فرستند، انتظار داشتند که سردبیر مجله نوشته شان را بپذیرد و چاپش کند. آن ها فکر می‌کردند با یک متن و نوشته کوتاه دیگر نویسنده شدند. زمانی که مطلب شان مورد قبول واقع نشده بود و منتشر نمی شد، به طور ناامیدانه عقب نشینی می کردند. نوشتن شان کم رنگ تر شدند و با یاس دست از کار کشیدند.

گاهی نویسنده جوان و تازه کار وقتی اثرش چه مقاله و چه داستان کوتاه منتشر نشود با خودش کلنجار می رود که من نتوانستم... کار من لابد بد بود... و غیره. دائم با خودش نشخوار ذهنی دارد. به طوری که در ابتدای کار ارزیابی نابهنگام از خودش می کند. که به نظر کمی قضاوت  عجولانه ای در مورد خودش کرده و صبر و حوصله ندارد که نتیجه کارش را کم کم و با تمرین لازم و تداوم بیشتری بدست بیاورد. به قول معروف انتظار دارد  که یک شبه ره صدساله را بپیماید.

در هر کار هنری و حرفه ای اعم از درس خواندن و چه شغل مناسب داشتن نباید مایوس شد. باید با استراتژی خوب و زمان کافی به هدف مان برسیم. هر کاری در این دنیا بهایی دارد و باید بهای آن را تا  بدست آوردن نتیجه خوب بپردازیم. اگر مصمم باشیم و انگیزه کافی داشته باشیم با صبر  و حوصله می توانیم به آن هدفی که می خواهیم به طرز خوب و شگفت انگیزی برسیم.

پس به این جمله ی گراهام گرین این طور برداشت می کنم که باید مجنون باشی...تا بتوانی نویسنده شوی... 

نویسندگی با دیوانگی به نوعی عجین شده است...

ندای آغاز...
ما را در سایت ندای آغاز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : azdanesho بازدید : 151 تاريخ : چهارشنبه 4 خرداد 1401 ساعت: 19:10