ندای آغاز

متن مرتبط با «اولین اهنگ های یاس» در سایت ندای آغاز نوشته شده است

عادت های خوب، عادت های بد

  • در دوران زندگی هر کسی یک سری اصول و راهبردهایی وجود دارد. برخی از این اصول و راهبردها به صورت عادت های خوب و عادت های بد در زندگی متجلی می شوند. عادت های خوب که از نامش مشخص است که مناسب و خوب است. اما عادت های بد در رفتارها و عملکرد ما گاهی به صورت ناخودآگاه خودشان را نشان می دهند. با عادت خوب و بد ما زندگی می‌کنیم، گاهی بدون این که متوجه شویم به انجام عادت های بد تن در می دهیم و برایمان یک جوری عجین شده و با آنها زندگی می کنیم. انسان از آنجایی که همیشه دوست دارد از هر چیزی در زندگی بهترین را داشته باشد و به نوعی کمال گرا است و در صدد است که عادت‌های خوب را جایگزین عادت های بد کند. تغییر عادت ها می تواند خود جوش باشد و به مرور تحقق پیدا کند. همان طور که می دانیم تغییر عادت‌های زندگی چه خوب و چه بد، کاردراز مدت است و باید با یک برنامه‌ریزی درست و تمرین سعی کنیم که عادت های بد را دور بریزیم و به جای آن عادت‌های خوب را جایگزین کنیم. تنها با تداوم و استمرار امکان پذیر خواهد شد. خوشبختانه برای انجام آن می توان به اطلاعات بیشتری در اینترنت و همچنین منابع معتبر علمی و پژوهشی در کتابخانه ها دسترسی داشته باشیم. در اینترنت و به طور کل فضای مجازی اطلاعات بیشمار و سرسام آوری روبرو هستیم. به طوری که اطلاعات زیاد و کاذب برای کاربر گیج کننده می‌شود و تشخیص اطلاعات درست از نادرست برای کاربر دشوار می‌شود. در اینجا اگر کاربر از سواد اطلاعاتی لازم داشته باشد و با علم و اطلاعات درست به راحتی می تواند اطلاعات درست و نادرست را تشخیص بدهد و به اطلاعات مورد نیاز خود برسد. یاد واحد درسی «ذخیره و بازیابی اطلاعات» در دوره ارشد افتادم که بحث جامعیت و مانعیت اطلاعات مطرح بود. آن زمان که دانشجو بودم شاید, ...ادامه مطلب

  • داستانهای کوتاه زنان

  • روزهای پاییزی از پی هم همچنان می گذرد. هر کسی به دنبال این است که زندگی را به سبک خاص و معیارهای منتخب خودش بگذراند. انگار زندگی آن عطر همیشگی را نمی دهد. بعضی از افراد تنها و بی احساس و ازهم دور شدند. البته کسی مقصر نیست. بعد از دوران پاندومی کرونا به طور کل وضعیت زندگی مختل شد و اوضاع و احوال همه یک جورهایی دگرگون شد. با این حال، زندگی جریان دارد و با تمام روزهای تلخ و شیرینش می گذرد و نباید ناامید شد. در این میان، هر کسی راه خودش را پیدا کرده و با توجه به شرایط زندگی و علائق خودش بدنبال کارهای خوب و تاثیرگذار می رود. با این حال، در این روزها، با توجه به اخبار ناگوار و غمناک که می شنوم، ترجیح می دهم که کتاب بخوانم و به کارهای خوب و دستاوردهای ثمربخشی برسم. خوشبختانه در تابستان امسال موفقیت و دستاوردهای خوبی را بدست آوردم. یکی از دستاورد های خوبم، همکاری در تدوین کتاب «آشنایی با مطبوعات و رسانه ها» که اولین تجربه ام در تدوین کتاب است. نسخه ی الکترونیکی از کتاب در اپلیکیشن طاقچه منتشر و به اشتراک گذاشته شده است و نسخه ی چاپی آن هم در دست انتشار است. دستاورد دیگر پذیرش چکیده ی مقاله‌ی مشترک در کنگره ی بین المللی ادبیات کودکان با عنوان «قدرت قصه ها» IBBY (دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان) در پوتراجایای مالزی سال 2022 بود. که متاسفانه نتوانستم شرکت کنم. شرکت در دوره های مختلف مدرسه نویسندگی، حس خوب خواندن و نوشتن، بویژه صفحات صبحگاهی و نوشته‌های دیگر، برایم یک عادت خوب و دائمی شده است. و همین طور آشنایی با انواع کتاب های مختلف داستانی و غیر داستانی در این دوره ها بازده خوبی حاصل شد. در روزهای تابستان برنامه ای منظم را در طول هفته برای خودم گذاشتم، یکی از برنامه هایم رفتن به کت, ...ادامه مطلب

  • عطر یادهای تو

  • می سوزم و عطر یادهای تو را می دهمعطر بال پرنده ای تازه سالکه به اشتیاق قوس قزح پر گرفتو به خانۀ خود برنگشتیادهای تو دریاستو من نهنگ گمشده ایکه در پی قوییدر جویی غرق شد!یادهای تو بارانی سرکش استکه به اشتیاق دهانم مست می کندو سر به شیشۀ آسمان می کوبدصبحی ژاله بار استکه می بارد بر من بیدارم می‌کندو آفتابچشم گشوده به منصبح‌ بخیر می گوید « شمس لنگرودی »  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • جانِ آزاده: گفتارهایی از په ما چودرون

  • در هفته کتاب و کتابخوانی و در روز کتابگردی به شهر کتاب ابن سینا در خیابان ایران زمین شهرک غرب رفتم. در شهر کتاب ابن سینا طبق روال همیشه کتاب های تازه چاپ و منتشر شده و پُر فروش را اعلام و در قفسه ای به نمایش می گذارند. همین طور که به قفسه نگاه می کردم. چند تا کتاب نظرم را جلب کرد. از جمله کتاب در "سوگ و عشق یاران" شاهرخ مسکوب و  یک کتاب جیبی با عنوان جالب و خاص " جانِ آزاده : گفتارهایی از په ما چودرون" کتاب به خاطر این که عنوانش هم اسم بنده بود برایم جذاب آمد و من را ترغیب کرد که از قفسه بردارم و تورقی بیندازم . کتاب را به طور اجمالی نگاه کردم و بعد تصمیم گرفتم که با تعداد کتاب های دیگر که انتخاب کرده بودم خریداری کنم. درباره نویسنده کتابنویسنده کتاب خانم «په ما چودرون» با نام اصلی دیدره بلو مفلید-برائون است که در ۱۴ ژوئیه ۱۹۳۶ در نیویورک متولد شده است. او در مدرسه پورتر در فارمینگتون کنتیکت تحصیل کرده و لیسانس ادبیات انگلیسی را از کالج سارا لارنس و فوق لیسانس آموزش ابتدایی از دانشگاه کالیفرنیا، برکلی دریافت کرده است. او یک راهبه بوداییِ تبتی آمریکایی است و در سال ۱۹۷۴ و در سن ۳۸ سالگی به مقام راهبه گی رسید. در نوشته هایش فراسوی مرزهای فرقه ای و مذهبی با خوانندگان از ادیان و پیشینه های گوناگون سخن می گوید. چودرون چندین کتاب و کتاب صوتی نوشته و معلم اصلی معبد «گامپو ابی در نوا اسکوشیای» کانادا می باشد. دربارۀ کتاب کتاب درباره ی گفتارهایی از آموزه های شناخته ترین و بزرگ ترین رهبر معنوی تبتی، "په ما چودرون" است. کتاب گزیده ای از گفتارهای اوست و به تبیین آموزه‌های بودایی به زبان ساده و بی پیرایه نوشته شده می پردازد. کتاب مجموعه ای از م, ...ادامه مطلب

  • احساسهای واقعی

  •  واقعیت هایی درباره احساس ها:۱. هر شخصی منحصر به فرد است: دریافت­ها و احساس های ما مثل تاریخچه زندگی ما منحصر به فرد است. از آنجا كه احساس های ما منحصر به فرد است، هر چقدر هم كه تلاش كنیم باز نمی توان, ...ادامه مطلب

  • بی تو با خاطره هایت چه کنم...

  •  بی تو با خاطره هایت چه کنم؟چه بگویم که غمش کرده اسیر فردا را...؟من از این ثانیه ها می ترسم...!چه بگویم؟ چه بنویسم؟ببرد از دل من و از روح پریشان زده ام،دردها را...!بی تو با خاطره هایت چه کنم...؟چه بگو, ...ادامه مطلب

  • مناسبت های فرهنگی پاییزی

  •   اولین ماه فصل پاییز، سرآغاز اتفاقات خوب وبلاگ فرهنگی کلمه برایم بوده است. در اینجا چکیده ای از آن ها را بازگو می‌کنم و می نویسم مراسم شب توچال: یکی دیگر از شب های خوب و بیادماندنی مجله بخارا، به شب "توچال" اخ, ...ادامه مطلب

  • قطره های پاییز

  •   وبلاگ پاییز کلمه ، وبلاگ قطره کلمه های ریز ریز،آسمان و ابر و دریای مواج،خاطرات عاشقانه و دلاویز،آخرین خوشه انگور، زیر نور تند خورشید ،روی دیوار ، پشت پرچین، و نگاه پرحسرتِ کودک همسایه به آن ، خشک همچون برگ انگور،آن طرف ت, ...ادامه مطلب

  • لحظه های سخت در بیمارستان

  • از زمانی که به خاطر دارم  محیط و حال و هوای بیمارستان را دوست نداشتم اما گاهی در زندگی مجبور هستی که تحمل کنی.  این متن را در حالی می نویسم که در بیمارستان پارسیان برای عزیزی آمدم و خواستم که بیکار نباشم و چیزی بنویسم.  در بیمارستان با انواع بیماران جور واجور و با مشکلات مختلف شان روبرو میشوی . وقتی نوع بیماری دیگرا, ...ادامه مطلب

  • روزهای خوب که در راهید!...

  •   ای روزهای خوب که در راهید!... ای جاده های گم شده در مه! ای روزهای سختِ ادامه ! از پشت لحظه ها به در آیید این روزها که می گذرد هر روز احساس می کنم که مرا از عمق جاده های مه آلود یک آشنای دور صدا میزند آهنگ آشنای صدای او مثل عبور نور ، مثل عبور نوروز مثل صدای آمدن روز است آن روز که ناگزیر می آید آن روز، پرواز دستهای, ...ادامه مطلب

  • نسخه های خطی فارسی در هند

  • زمانی که در دوران دانشجویی مقطع کارشناسی کتابداری و اطلاع رسانی مشغول به تحصیل بودم. در فهرست واحدهای درسی مان، واحدهایی بود تحت عنوان «واحدهای اختیاری» که اگر اشتباه نکنم حدود 8 یا 10 واحد اختیاری بود که دروس مختلفی بود. یک از این واحدهای درسی « آشنایی با نسخه های خطی » بود. تصمیم داشتم که این واحد را انتخاب کنم که در طی ترم بگذرانم. از شانس من آن ترم ، به جای دروس اختیاری دروس دیگری ارائه شد که پاس کنیم. خلاصه این که دنبال زمان مناسب و فرصت مقتضی بودم که با نسخه های خطی به یک طریقی آشنا شوم. البته به صورت اجمالی و پراکنده مطالب مختلفی در نشریات و یا سایت های اینترنتی مطالعه ی در این باره کرده بودم. اما متاسفانه به صورت اصولی و تئوریک آشنایی کامل نداشتم. و دنبال فرصتی بودم که با نسخ خطی به طور تئوری و یا عملی آشنا شوم. در کتابخانه ملی سال 1395 مراسمی تحت عنوان "معرفی برگزیدگان پانزدهمین آیین بزرگداشت حامیان نسخ خطی" برگزار شده بود و در آن مراسم شرکت کردم. در طی مراسم افراد مختلفی در این حوزه به عنوان برگزیده معرفی شدند. افراد صاحب نامی همچون: استاد نجیب مایل هروی از افغانستان و استاد عبدالله انوار که چهره ای شناخته شده هستند معرفی و برگزیده شدند. جای استاد حائری، از پیشکسوتان نسخ خطی در این مراسم خالی بود. بعدها بطور اتفاقی مطلع شدم که کارگاهی در آذر ماه 1395 در اندیشگاه کتابخانه , ...ادامه مطلب

  • اولین سالگرد ندای آغاز، دل نوشته های بی پایان

  • شب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیه ها می گذرد،و نسیمی خنک از حاشیه ی سبز پتو خواب مرا می روبد، بوی هجرت می آید، بالش من پر آواز پر چلچله هاست. من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم حرفی از جنس زمان نشنیدم هیچ چشمی، عاشقانه به زمین خیره نبود کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد... *********   دل نوشته هایی را با عنوان "ندای آغاز" درست و ایجاد کردم . اوایل شهریور ماه 1395 بود و در اوا, ...ادامه مطلب

  • اولین سالگرد ندای آغاز، دل نوشته های بی پایان

  • شب خرداد به آرامی یک مرثیه از روی سر ثانیه ها می گذرد، و نسیمی خنک از حاشیه ی سبز پتو خواب مرا می روبد، بوی هجرت می آید، بالش من پر آواز پر چلچله هاست. من که از بازترین پنجره با مردم این ناحیه صحبت کردم حرفی از جنس زمان نشنیدم هیچ چشمی، عاشقانه به زمین خیره نبود کسی از دیدن یک باغچه مجذوب نشد... *********   دل نوشته هایی را با عنوان "ندای آغاز" درست و ایجاد کردم . اوایل شهریور ماه 1395 بود و در او,اولین,سالگرد,ندای,آغاز،,نوشته,پایان ...ادامه مطلب

  • بانکوک : سومین کنگره IBBY (اولین روز و مراسم افتتاحیه )

  • سه شنبه 9 می 2017 (برابر 19 اردیبهشت 1396) اولین روز شروع سومین کنگره IBBY (دفتر بین المللی کتاب برای نسل جوان) و افتتاحیه این کنگره در هتل بزرگ آرنوما بانکوک بود. ساعت 7 صبح به وقت بانکوک و  4/30 به وقت ایران، به رستوران هتل برای صبحانه رفتیم. صبحانه  رستوران ترکیبی از صبحانه تایلندی  و بطور کلی کشورهای آسیا و اروپایی بود. صبحانه تایلندی برنج کته نیمه پخته با کلی ادویه، سبزیجات نیمه خام، ماکارونی و سوسیس و کالباس پخته و سوپ رقیق که به ذائقه ما خوشایند نبود و جور در نمی آمد. البته چیزهای دیگری هم بود که میشد میل کرد تخم مرغ آب پز ، نیمرو و انواع شیرینی، کیک و نان تست همراه با چای و قهوه و آب م,بانکوک,سومین,کنگره,اولین,روز,مراسم,افتتاحیه ...ادامه مطلب

  • آذر و آخرین ماه برگهای پاییزی

  •  چند روزی است که به این فکر میکنم که برای پست این ماه چه موضوعی را انتخاب کنم که در موردش بتوان مطلبی بنویسم. بالاخره بعد از مدت زمان کوتاهی بر آن شدم که اتفاقات یا هر رویداد خوب و مورد پسند که پیش آمده یا به نوعی درگیرش بودم ، همچون گدازه های آتشفشان از فکر و ذهنم به بیرون فوران کند و با سرعت تمام , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها